Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-09@12:04:22 GMT

باغ رهنما، محصور بین آسمان خراش‌ها

تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۴۲۳۵۵

باغ رهنما، محصور بین آسمان خراش‌ها

همشهری- پریسا نوری: اینجا خانه‌ فریدون رهنما، فرزند زین‌العابدین رهنماست. خانه‌ای که حافظه تاریخی بخشی از سینما و موسیقی کشورمان را به همراه دارد. باغی که خانه قاجاری را محصور کرده هنوز نفس می‌کشد، اما این بنای تاریخی با همه‌ زیبایی‌هایش در میان برج‌ها محصور شده و به مرمت و بازسازی نیاز دارد. خانه به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در حال حاضر در اختیار خانواده رهنماست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

باغی که بیش از ۵ هزار مترمربع وسعت دارد و در ۳ جهت مورد هجوم برج‌سازان قرار گرفته است. در سمت شرق، شمال و جنوب، هر کدام آسمانخراش‌هایی دیده می‌شوند که حریم ۲ خانه تاریخی را زیر پا گذاشته‌اند.

پسرکو ندارد نشان از پدر

فریدون رهنما شاعر، روزنامه‌نگار و سینماگر اهل ایران و فرزند زین‌العابدین رهنما(نویسنده، مترجم، روزنامه‌نگار و پژوهشگر و سیاستمدار) است. فریدون در دوران کوتاه عمرش ۳فیلم ساخت و ۵ دفتر شعر به زبان فرانسه و یک دفتر شعر به فارسی منتشر کرد و ده‌ها مقاله در نقد سینما و ادبیات نوشت. او همواره مدافع حرکت‌های مدرن و آوانگارد در حوزه ادبیات، سینما و تئاتر بود و تأثیر غیرقابل‌انکاری در معرفی شعر و اندیشه‌های مدرن در ایران دهه‌های ۳۰ و ۴۰ داشت. وی در فاصله سال‌های ۱۳۴۹–۱۳۴۵ رئیس بخش پژوهش تلویزیون ملی ایران بود. رهنما مردادماه سال ۵۴ در ۴۵ سالگی درگذشت.

کد خبر 799994 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها شعر و شاعر موسیقی ایرانی کارگردانان سینمای ایران خانه سینما سینمای ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: شعر و شاعر موسیقی ایرانی کارگردانان سینمای ایران خانه سینما سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۴۲۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قطار فحش های مسعود فراستی به ایستگاه "مست عشق" رسید/ منتقد یا لات سر کوچه سینما ؟!

عصر ایران ؛ جعفر محمدی - این چند فحش را - با پوزش فراوان - بخوانید:
بی همه چیز
آشغال
گدا
مفلوک
بی غیرت
...
این ها را لات سر کوچه در یک دعوا نگفته است؛ به اصطلاح نقدهای مسعود فراستی است که درباره چند فیلم گفته است، کسی که با اعتماد به نفس عجیبی، خود را به عنوان یک منتقد سینما معرفی می کند و آدمی را یاد سریال "مرد هزار چهره" مهران مدیری می اندازد!

او سال هاست که با فحش دادن به فیلم های مطرح ایرانی، نان می خورد و هر چه فیلم بهتر و قوی تر و معروف تر باشد، فحش های آبدارتر می دهد و چون مردم به تماشایش می نشینند، فکر می کند لابد حرف مهمی زده که کلی آدم دارند نگاهش می کنند؛ حال آن که هر دعوا و معرکه ای، همواره کلی تماشاچی دارد و معنایش تایید و تشویق نیست! البته بعضی ها همین که دیده شوند، ارضا می شوند و اعتقاد عجیبی دارند به این که بدنامی، بهتر گمنامی است!

در اثبات این که مسعود فراستی، درگیر ماجرای مرد هزار چهره در زندگی واقعی شده و در واقع منتقد سینما نیست همین بس که با صراحت و همان اعتماد به نفس کاذبش به منتقدانش می گوید که اصلاً فیلم ها را بدون این که ببیند نقد می کند و سپس سینه سپر می کند که اگر مردش هستید جلوی نقدهای من بایستید، ببنیم می توانید بایسیتد؟ نمی توانید، هیچ کدام تان نمی توانید، برای این که نه سوادش را دارید، نه خیلی چیزهای دیگرش را و نه ...ش را ! (جای نقطه چین هم باز از همان حرف های غیرقابل پخش می گوید و در فیلم منتشره از این مصاحبه نیز آن قسمت را "بوق" گذاشته اند).

این سطح ادب و ادبیات یک منتفد سینماست که انتظار می رود پیش و بیش از هر چیزی، دارای شخصیتی متین و فرهنگی باشد.

همان گونه که هر تعمیرکاری، جعبه ابزاری دارد که با آنها کارهایش را پیش می برد، فراستی نیز جعبه ای پر فحش ها از بیچاره و الکن و مضمحل تا بی غیرت و بی همه چیز و حتی بووووووق دارد که عصای دستش است!

او بعد از این که فیلم سینمایی "مست عشق" به کارگردانی فیلمساز شهیر کشورمان "حسن فتحی" توانست به رکوردهای عجیبی در تاریخ سینمای ایران برسد، دوباره بساط پهن کرده و جعبه فحش هایش را گشوده است تا از فرصت احتمالاً تکرار نشدنی "مست عشق"  استفاده کند و بدان بیاویزد و چند روزی تیتر و سوژه شود و حالش خوش گردد!



فراستی در فحاشی - و نه نقد - جدیدش مست باز هم به کلی گویی های مرسوم اش تمسک کرده و درباره "مشت عشق" گفته است: یک فیلم بد تلویزیونی است که تنها دو سه نمای سینمایی دارد، با یک دوبله فاجعه و تدوین آشفته و یک کارگردانی بد و دو بازی بسیار بد، یک بازی اور اکت شمس و یک بازی مفلوک مولانا... فیلم شأنیت ندارد و از این آشغال های مرسوم ملولیم!

می بینید؟ دوباره از همان واژگان آشنای خودش استفاده کرده است: بد، مفلوک، بی شأن، آشغال! لااقل روی دایره واژگان فحشش کار نمی کند که کمی گسترده شان کند! یک سری کلمات بی ادبانه در چنته دارد که هر برای هر فیلمی هر کدام شان به دهانش آمد می گوید! و حالا این ها را خرج "مست عشق"ی کرده است که یکی از بزرگ ترین و موفق ترین کارگردانان ایرانی (حسن فتحی) با حضور دو تن از بهترین بازیگران این کشور (شهاب حسینی و پارسا پیروزفر) ساخته است؛ فیلمی که از جوانانی که بهره چندانی از باغ ادبیات و عرفان ایرانی ندارند تا بزرگانی مانند میرجلال الدین کزازی که از قطب های فرهنگ و ادب ایران هستند، سرمست آن شده اند و برای اولین بار در سال های اخیر، یک فیلم غیر کمدی با آن هم با موضوع "شمس" و "مولانا" صدر نشین فروش شده و کار به سئانس های فوق العاده هم کشیده است.

جالب و بی ربط (!) اینجاست که فراستی چون نمی خواهد به دلایل این استقبال بی نظیر اعتراف کند، می گوید "اگر"(!) فیلم خوب بفروشد، دارد از کتاب "ملت عشق" سود  می برد!  "گویا" جناب فراستی هم قائل به ربط نیست!
سپس دلیل بعدی را چنین می گوید: به خاطر این است که بعد از "فسیل" اکران شده است.
این درحالی است که فسیل یک فیلم کمدی است و مست عشق، تاریخی و هنری و اینجا باید گفت که فراستی "قطعاً" قائل به ربط نیست!

به راستی اگر قرار بود آثاری که بعد از فسیل اکران شده اند پرفروش باشند، اکنون با فیلم هایی روی پرده مواجه نبودیم که نتوانسته اند به اندازه هزینه تولیدشان بفروشند.

البته خوشبختانه، دیر زمانی است که کسی مسعود فراستی و به اصطلاح نقدهایش را جدی نمی گیرد و حداکثر به او به چشم یک سوژه فان نگاه می کنند. فقط افرادی مانند من هنوز به او توجه می کنند تا اگر از فیلمی بد گفت، مطمئن شوند که یک فیلم خوب روی پرده سینماهاست و به تماشایش بروند.

بعد از تحریر 1 :
مرحوم چخوف ، داستان نویس نامدار روسی درباره منتقدان هنری می گوید که آنها مانند خرمگس هایی هستند که اسب های در حال شخم زدن زمین را نیش می زنند و آنها را از کار باز می دارند. گو این که می خواهند بگویند: نگاهم کنید، من هم هستم و چیزی نیست که نتوانم درباره اش وز وز کنم!

بعد از تحریر 2 :
ای کاش مسعود فراستی که گویا خود را خداوندگار سینما می داند و بقیه را به بی سواد متهم می سازد، جرات کند و نه یک فیلم سینمایی که یک فیلم کوتاه بسازد و در معرض نقد منتقدان قرار دهد؛ فیلمی که آشغال و بی غیرت و مفلوک و گدا و بی همه چیز نباشد!

بعد از تحریر 3 :
با موفقیت بی نظیر "مست عشق" ، کاملاً قابل پیش بینی بود که عملیات تخریب آن، کلید بخورد؛ عجالتا به همین اشاره کوچک بسنده می کنیم.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اعتراف یک فیلمساز: من از نزول خوارها پول می‌گرفتم تا... بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند (+تصاویر) موزیک ویدیو فیلم «مست عشق» : تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را . . . هستی تا سرمستی؛ به بهانه فیلم «مست عشق» «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران

دیگر خبرها

  • بدتر از قتلگاه فریدون کنار کجاست؟ | امن‌ترین کشور برای پرندگان مهاجر اینجاست
  • آسمان‌خراش ایرانی در یک تیم جدید؛ اسماعیل‌نژاد به لهستان می‌رود
  • قطار فحش های مسعود فراستی به ایستگاه "مست عشق" رسید/ منتقد یا لات سر کوچه سینما ؟!
  • شرایط حفاظت از اسناد تاریخی در خانه‌ها مناسب نیست
  • (ویدئو) لحظات نفس‌گیر نجات یک زن از لبه طبقه ۵۴ آسمان‌خراش
  • همکاری شهرداری با احیاگران خانه‌های تاریخی محله امامزاده یحیی
  • برگزاری نشست تخصصی شاهنامه خوانی بنیاد ایران شناسی شعبه لرستان در سال ۱۴۰۳
  • رولز رویس لوکس‌ترین خودرو شاسی‌بلند دنیا را با الهام از آسمان‌خراش‌ها رونمایی کرد (+عکس)
  • «ارس» همچنان محصور و دور از انظار
  • این اشیای نورانی در آسمان ایران چه بودند؟